این جک جیگر
نوشته شده توسط : نیلو

يارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر...وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب

 آيا ميدانستيد که بزبزه قندي اولين بز ديابتي تاريخ است !

چند نفر اکيپي ميرن کوه نوردي شب خواب بودن ديدن يکي داد مي زنه جرج جرج... ميگن: ما اينجا جرج نداريم که! خلاصه مي خوابن صبح پا مي شن ميبينن ترکه رو گرگ خورده

 

یه روز یه مجلس عزا داری بوده بین ترک ها و لر هاشیخ می گه : برقها رو خاموش کنید می خوام ببرمتون کربلاوقتی برقها می یاد می بینن لر ها چمدون به دستنمی پرسن پس ترکها کجان؟ می گن اونا تو ترمینال منتظرن 

 

 ترکه رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت

 

رشتی نصفه شب بلند میشه آب می خوره میگه: سلام بر حسین یه نفر از زیر تخت میگه : سلام عباس آقا

 

  ترکه میره دزدی چیزی گیرش نمیاد مشق های بچه ها رو خط خطی می کنه

 

به اخونده ميگن حاج اقا  جوان ها شراب ميخورن قمار ميکنن ترياک ميکشن دختر بازي ميکنن ... حکم چيه ؟ ميگه : گيشنيز

 





:: بازدید از این مطلب : 309
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 5 خرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: